منوی اصلی
Skip Navigation Links

تازه ترین ارسال ها
* برنامه های مهدی فاطمه عجل الله تعالی فرجه الشّریف در دوران ظهور

* نخستین توقیع مبارک حضرت بقیة الله الاعظم ارواحنا فداه به شیخ مفید

* امیرالمؤمنین علی علیه السّلام از زبان علمای اهل سنت

جزء11 الی20

مهدی در قرآن جزء 11_20 :

توبه 105: " وَقُلِ اعْمَلُواْ فَسَيَرَى اللّهُ عَمَلَكُمْ وَرَسُولُهُ وَالْمُؤْمِنُونَ وَسَتُرَدُّونَ إِلَى عَالِمِ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ فَيُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ " و بگو [هر كارى مى‏خواهيد] بكنيد كه به زودى خدا و پيامبر او و مؤمنان در كردار شما خواهند نگريست و به زودى به سوى داناى نهان و آشكار بازگردانيده مى‏شويد پس ما را به آنچه انجام مى‏داديد آگاه خواهد كرد.

در کافی از امام صادق علیه السّلام روایت کرده که فرمودند: هر روز صبح، اعمال بندگان را اعم از نیکوکاران و بدکاران بر پیغمبر صلّی الله علیه و آله و سلّم عرضه می دارند؛ ای مسلمانان! دقت و مراقبت کنید تا اعمال نیکو انجام دهید. و نیز آن حضرت فرمودند: مراد از مؤمنون، ائمّه ی اطهار علیهم السّلام هستند و در روایت دیگری فرمودند: امیرالمؤمنین علی علیه السّلام  و فرزندان آن حضرت می باشند.

و نیز از حسین بن میاح روایت کرده که گفت شخصی این آیه را نزد امام صادق علیه السّلام قرائت کرد امام علیه السّلام فرمودند: مأمونون تلاوت کن نه مؤمنون، و مراد از مأمونون ما ائمّه می باشیم.

ابن بابویه از داوود کثیر رقی روایت کرده گفت وارد شدم حضور حضرت صادق علیه السّلام پیش از آنکه تکلم کنم امام علیه السّلام فرمودند: ای داوود! روز پنج شنبه اعمال و کردار تو را بر من عرضه داشتند، مشاهده نمودم. از جمله ی آن ها صله کردن تو بود با پسر عمویت، از این عمل بسیار خرسند شدم و دانستم در اثر این صله عمر او به پایان رسیده. داوود می گوید آن پسر عموی من شخصی بود معاند و ناصبی؛ از او و عیالش به من صدمه زیاد رسیده بود. خواستم مکه مشرف شوم مقداری از اموال خود را به او دادم وقتی وارد مدینه شده و حضور امام صادق علیه السّلام شرفیاب شدم آن حضرت مرا خبر داد به آن صله ای که به جا آورده بودم.

و نیز محمد بن حسن صفار از حضرت صادق علیه السّلام روایت کرده فرمودند: هرگاه فرد مؤمنی بمیرد، موقع دفن و گذاشتن در قبر اعمالش بر پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم و امیرالمؤمنین علی علیه السّلام  و یک یک ائمه ی معصومین علیهم السّلام عرضه می شود تا برسد به حضور حضرت حجّت بن الحسن العسگری عجّل الله تعالی فرجه الشّریف. (تفسیر جامع ج 3ص167_168 تألیف علامه سید ابراهیم بروجردی، انتشارات کتابخانه صدر)

یونس 21: " وَ یَقولونَ لَولا اُنزِل عَلیهِ آیَةٌ مِن رَبِه فَقُل إنّما الغَیبُ لِلِه فَانتَظِروا إنّی مَعَکُم مِنَ المُنتَظِرین" منکرین می گویند چرا آیه ای و یا معجزه ای از طرف خداوند نازل نمی شود. ای پیغمبر به آنها بگو که دانای بر امور پنهانی و غیب خداست. شما منتظر عذاب خدا باشید من با هم با شما منتظر نصرت او می باشم.

ابن بایویه از یحیی بن ابی قاسم روایت می کند که معنای غیب را سؤال کردم و امام صادق علیه السلام فرمودند: غیب وجود مقدس امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف است و شاهد بر آن قول خداوند است که می فرماید: " انما الغیب لله فانتظروا " و نیز از ابی نصر روایت کره که امام رضا علیه السلام فرمودند: چقدر نیکو ست صبر و بردباری! آیا نمی شنوید قول خداوند را که می فرماید: " فَانتَظِروا إنّی مَعَکُم مِنَ المُنتَظِرین " و از محم

د بن فضل روایت کرده که از امام رضا علیه السلام سؤال کردم که فرج چیست؟ حضرت آیه فوق را قرائت کرده و فرمودند: فرج، ظهور امام زمان علیه السلام است.(تفسیر جامع ج 3 ص198- 199، علامه سید ابراهیم بروجردی، انتشارات کتابخانه صدر)

یونس 24: " اِنّما مَثَلُ الحَیوةِ الدُنیا کَماءٍ اَنزلناهُ مِن السَّماءِ فَاختَلَطَ بِهِ نَباتُ الاَرضِ مِمّا یَأکُلُ النّاسُ وَ الاَنعامُ حَتّی إذا اَخَذَتِ الارضُ زُخرُفَها وَ زَّیَّنَت وَ ظَنَّ أهلَها أَنّهُم قادِرونَ علیها أتاها اَمرُنا لَیلاً اَو نَهاراً فَجَعَلنا ها حَصیداً کَاَن لَم تَغنَ بِالاَمسِ کَذلِکَ نُفَصِّلُ الآیاتِ لِقومٍ یَتَفَکَرُونَ " همانا این دنیا فی المثل به آبی می ماند که از آسمان نازل می نمائیم و با آن تمام روئیدنی های زمین، چه آنهایی که حیوانات می چرند و یا آن چه که انسان می خورد مشروب شده و بهره می برند از سرسبزی و خرمی روی زمین، زیور و آرایش می گیرد و مردم تصور می کنند که آنها قدرت پیرایش گلها و خرمی بوستان و صحرا را دارند که یک مرتبه امر شبانه و در یک روز می رسد.پس همه ی گیاهان را به صورت گیاهان خشک دروشده درآوریم، مثل آن که دیروز چنین چیزی وجود نداشته است و خداوند برای مردمی که تفکر می کنند آیات خود را چنین تفصیل و تشریح می نماید تا آن که عبرت گیرند.

عیاشی از فضل بن یسار روایت کرده که حضور امام صادق علیه السلام عرض کردم فدایت شوم به ما خبر دادند که برای آل جعفر پرچمی است و برای آل عباس هم دو پرچم است یا این خبر صحت دارد؟ امام صادق علیه السلام فرمودند: نه در مورد آل جعفر این خبر مصداق ندارد و آن ها به سوی هیچ راهی نمی روند ولی برای آل عباس سلطنت است بطن در بطن و در زمان سلطنت بنی عباس برای مردم رفاهیت و خوشی وجود ندارد و حکومت آن ها مایه عسرت و پریشانی بندگان خداست. آن چه دور است نزدیک می کنند و نزدیکان را دور می سازند وزر و بالی نیست مگر آن که مرتکب شوند آن چه لازمه اعمال قدرت و ظلم است روا دارند. که گوشی نیست و نمی ماند مگر آن که قدرت و سطوت و سفیر  آن ها نشوند. مراد خداوند از جمله " حتی اذا اخذت الارض زخرفها ". عرض کردم: فدایت شوم این امور چه وقت صورت می گیرد؟

امام صادق علیه السلام فرمودند: تعین زمان مورد ندارد وقتی حدیثی را برای شما می گوییم و خبر می دهیم البته شدنی است و واقع خواهد شد و شما باید بگویید: خدا و رسول راست می گویند و اگر کلام ما را نفهمیدید باز هم نباید تردید و انکار و یا تکذیب نمایید و باید بگویید خدا و رسولش راست می گویند، تا آن که به شما دو اجر داده شود. اما اگر دیدید شدت احتیاج و بیچارگی مردم را و یکدیگر را انکار و تکذیب نموده و در واقع عرض حاجت به یکدیگر روی خوش نشان نداد و چیزی را که نباید بگویند،گویند آن وقت است که باید هر شب و هر روز انتظار واقعه و صدای آسمانی و فرج را بکشید. (تفسیر جامع ج 3 ص200_202 علامه سید ابراهیم بروجردی، انتشارات کتابخانه صدر) 

یونس 35: " وَ یَومَ یَحشُرُهُم کانَ لَم یَلبِثُوا اِلّا ساعَةَ مِنَ النَّهارِ یَتَعارِفون بَینَهم قَد خَسِرَ الذّین کَذَّبوا بِلِقاء اللهِ وَ ما کانوا مُهتَدون." در روز رستاخیز و قیامت که تمام مردم در عرصه محشر جمع شوند مثل آن است که چند ساعتی از روز را در دنیا درنگ نموده اند و در آن روز یکدیگر را کاملا می شناسند و محققا آنهایی که لقای پروردگار خود را تکذیب می نمودند بسیار زیانکار بوده و هدایت و رهبری نخواهند یافت و به سر منزل سعادت نمی رسند.

از عبدالرحمن بن مسلمة حریری روایت کرده اند که عرض کردم: مردم ما را توبیخ و سرزنش می کنند و می گویند شما از کجا تشخیص می دهید حق را از باطل در آن وقتی که دو صدا از آسمان و زمین بلند می شود. یکی فریاد می زند در اول روز مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف و شیعیان او رستگارند و منادی دیگر در آخر روز صدا کند که عثمان و پیروان او رستگارند.

امام صادق علیه السلام فرمودند: تمیز می دهید حق را از باطل و ایمان بوجود آن حضرت آورد هر آن که پیش از این صدا ایمان داشته و آیه را تلاوت فرمود. صوت اول جبرئیل است که از آسمان ندا می کند و دوم شیطان است که از زمین فریاد می کند بر شما باد به پیروی کردن از صدای اول و صدای آخر برای امتحان و آزمایش خلایق است. (تفسیر جامع ج 3 ص210 علامه سید ابراهیم بروجردی، انتشارات کتابخانه صدر)

یونس 102: " فَهَلْ يَنتَظِرُونَ إِلاَّ مِثْلَ أَيَّامِ الَّذِينَ خَلَوْاْ مِن قَبْلِهِمْ قُلْ فَانتَظِرُواْ إِنِّي مَعَكُم مِّنَ الْمُنتَظِرِينَ " پس مردم منتظر چیستند جز آنکه روزگار هلاکت و عذابی را که پیشینیان دیدند به چشم ببینند؟ بگو انتظار بريد كه من [نيز] با شما از منتظرانم.

عیّاشی در آیه ی فوق از محمّد بن فضل روایت کرده گفت از امام رضا علیه السّلام از موجبات فرج سؤال کردم حضرت فرمودند: انتظار کشیدن ظهور حضرت حجّت عجّل الله تعالی فرجه الشّریف از فرج است و این آیه را تلاوت فرمودند. (تفسیر جامع ج 3ص245 تألیف علامه سید ابراهیم بروجردی، انتشارات کتابخانه صدر) 

هود 8:  "وَلَئِنْ أَخَّرْنَا عَنْهُمُ الْعَذَابَ إِلَى أُمَّةٍ مَّعْدُودَةٍ لَّيَقُولُنَّ مَا يَحْبِسُهُ أَلاَ يَوْمَ يَأْتِيهِمْ لَيْسَ مَصْرُوفًا عَنْهُمْ وَحَاقَ بِهِم مَّا كَانُواْ بِهِ يَسْتَهْزِؤُونَ " چنان چه ما برای مدت معینی عذاب را از این منکرین معاد تأخیر اندازیم می گویند چه شده که آن روزهای وعید و ظهور حضرت حجت نرسیده و تأخیر شده است محققاً همین که موعد عذاب برسد محال است از آن رهایی یافته و به آن چه استهزاء و مسخره می کردند به شدت گرفتار خواهند شد.

از ابی جارود روایت کرده گفت، امام باقر علیه السلام فرمودند:آل محمد صلی الله علیه و آله کسانی هستند که مردم را به راه حق رهبری می کنند و غیر آنها خلایق را به گمراهی سوق می دهند.

 امام صادق علیه السلام فرمودند: در ذیل آیه "وَلَئِنْ أَخَّرْنَا عَنْهُمُ الْعَذَابَ إِلَى أُمَّةٍ مَّعْدُودَةٍ "معنای آیه این است که اگر عذاب این مردم منافق و کافر را تا خروج و ظهور قیام کننده حضرت مهدی علیه السلامبه تأخیر انداخته و آن وقت آنان را به کیفر برسانیم از روی مسخره گی و استهزاء گویند: چرا آن حضرت را منتظر نگه داشته و ظهور نمی کند تا ما را عذاب نماید و به یکدیگر می گویند، قیام کننده ای وجود ندارد و انتظار ظهور و خروجی را نباید داشت خداوند در این آیه پاسخ آن ها را داده و می فرماید: بدانید همین که وقت ظهور و عذاب برسد دیگر مفرّی برای شما نخواهد بود و به آن چه تمسخر و استهزاء می نمودید، سخت گرفتار می شوید.

هود 93:" و َيَا قَوْمِ اعْمَلُواْ عَلَى مَكَانَتِكُمْ إِنِّي عَامِلٌ سَوْفَ تَعْلَمُونَ مَن يَأْتِيهِ عَذَابٌ يُخْزِيهِ وَمَنْ هُوَ كَاذِبٌ وَارْتَقِبُواْ إِنِّي مَعَكُمْ رَقِيبٌ." ای قوم من به اندازه ای که در قدرت شماست، عمل کنید. من هم به اندازه ی وظیفه ی الهی خود عمل می کنم. به زودی خواهید دانست، چه کسی را عذاب رسواکننده خواهد آمد و دروغگو کیست؟ و منتظر بمانید که من هم با شما منتظرم.

عیاشی از محمد بن فضیل روایت کرده که از امام رضا علیه السلام انتظار فرج را سؤال کردم؟ امام رضا علیه السلام فرمودند: فرج یکی از گشایش ها می باشد، چه نیکو است صبر کردن و انتظار کشیدن فرج. آیا نشنیده ای قول خداوند را که در قرآن می فرماید: "و ارتقبوا انی معکم رقیب " بر شما باد به صبر و بردباری کردن همانا بعد از یأس و شدت فرج است و مردمان بیش از شما بردبارتر بودند از شما.سپس اشاره می فرماید به قصه موسی. (تفسیر جامع ج 3 ص293_294 علامه سید ابراهیم بروجردی، انتشارات کتابخانه صدر) 

یوسف 93: " اذْهَبُواْ بِقَمِيصِي هَذَا فَأَلْقُوهُ عَلَى وَجْهِ أَبِي يَأْتِ بَصِيرًا وَأْتُونِي بِأَهْلِكُمْ أَجْمَعِينَ " اين پيراهن مرا ببريد و آن را بر چهره پدرم بيفكنيد [تا] بينا شود و همه كسان خود را نزد من آوريد.

در ذیل آیه ی فوق از مفضل بن عمر جعفی روایت شده که گفت از امام صادق علیه السّلام پرسیدم پیراهن یوسف که برای پدرش فرستاد تا به صورتش افکنده و چشمانش بینا شد، چه پیراهنی بود؟ حضرت فرمودند: نمرود خواست ابراهیم علیه السّلام را به آتش افکند جبرئیل بر او نازل شده پیراهن بهشتی بر او پوشانید که او را از آتش و گزند حفظ نماید و در موقع احتضار ابراهیم، آن پیراهن را به اسحاق پوشانید و اسحاق به یعقوب داد و یعقوب آن را بر تن یوسف نمود و بر تن او بود تا موقعی که به وسیله ی بشیر آن را نزد پدر فرستاد و یعقوب بوی پیراهن را از دور تشخیص داد. و در جواب این پرسش که اکنون پیراهن مزبور کجا و در نزد کیست امام علیه السّلام پاسخ دادند: نزد امتش می باشد و فرمود: پیامبران آنچه از دانش و علامات و مشخصات داشتند تماماً به حضرت محمّد صلّی الله علیه و آله و سلّم منتقل کردند و ما نیز وارث پیغمبر خاتم صلّی الله علیه و آله و سلّم هستیم و اکنون آن پیراهن نزد ماست. (تفسیر جامع ج 3ص372_373 تألیف علامه سید ابراهیم بروجردی، انتشارات کتابخانه صدر)

و در حال حاظر آن پیراهن نزد امام عصر روحی له الفداه که وارث تمام انبیاء و ائمه علیهم السّلام می باشند، هست که در زمان فرج آن را به عنوان نشانه و علامت امامت خویش ارائه می نمایند.

رعد 7: "وَ یَقُولُ الّذینَ کَفَرُوا لَو لا اُنزِلَ عَلَیهِ آیَةٌ مِن رَبِّه اِنّما اَنتَ مُنذِرٍ وَ لِکَلِّ قَومٍ هادٍ". و کسانی که کافر بوده به طعنه می گویند که چرا خداوند بر او آیت و معجره ای نفرستاد؟ ای پیامبر! تکلیف و وظیفه ی تو ترساندن مردم نافرمان است و هر قومی از طرف پروردگار راهنما و رهبری دارد.(و رهبر و راهنمای این امّت وجود مقدّس علی بن ابی طالب علیه السّلام و فرزندان گرامی آن حضرت هستند)

ابن بابویه درباره ی آیه ی فوق از سعدهروایت کرده که گفت حضور امام صادق علیه السّلام بودم که پیرمردی عصا زنان خدمتش رسیده و گفت: ای فرزند رسول الله صلّی الله علیه و آله! اجازه بفرمایید دست شما را ببوسم. پس از بوسیدن دست آن حضرت، بنا کرد به گریه کردن. حضرت به او فرمودند: ای شیخ! چرا گریه می کنی؟! گفت: فدایت شوم! عمرم به پایان رسیده و یکصد سال است به انتظار زیارت امام قیام کننده از آل محمّد صلّی الله علیه و آله هر ماه و سالی که می گذرد می گویم در این ماه و یا در این سال ظهور می کند. دیگر استخوان هایم سست و اجلم نزدیک شده و موفّق به زیارت آن امام علیه السّلام نشده ام و می بینم که شما در معرض قتل و شهادت هستید و دشمنانتان در کمال خوشی و بی حیایی جولان می دهند...!چگونه گریه نکنم؟! امام صادق علیه السّلام از بیانات پیرمرد سخت متأثّر شد و چشمان مبارکش پر از اشک گردیده و فرمودند: خداوند تو را به سلامت دارد که در مرتبت و منزلتی رفیع هستی و اگر بمیری روز قیامت با ما آل محمّد صلّی الله علیه و آله که ثقل آن حضرت هستیم محشور خواهی شد. پیرمرد عرضه داشت با این فرمایشی که از شما شنیدم دیگر غمی ندارم. آنگاه حضرت فرمودند: ای مرد! قیام کننده عجّل الله تعالی فرجه الشّریف از فرزندان حسن عسگری علیه السّلام است و حسن علیه السّلام فرزند علی علیه السّلام و علی علیه السّلام فرزند محمّد علیه السّلام و محمّد علیه السّلام فرزند علی علیه السّلام و علی علیه السّلام فرزند موسی الرّضا علیه السّلام و او فرزند این پسرم موسی بن جعفر علیه السّلام است؛ و دست مبارکش را بر سر امام کاظم علیه السّلام گزارد و فرمود: ما دوازده امام معصوم می باشیم. پیرمرد پرسید: آیا بعضی از شما بر بعضی دیگر برتری دارند؟ امام فرمود: خیر. تمام ما در فضیلت با یکدیگر مساوی می باشیم، ای مرد! بدان اگر از دنیا باقی نباشد مگر یک روز، خداوند آن روز را طولانی می کند تا آنکه قیام کننده ی ما اهل بیت علیهم السّلام را ظاهر گرداند و آگاه باش که شیعیان ما در فتنه و حیرت می افتند از غیبت آن حضرت و خداوند ایمان مخلصین و دوستداران او را ثابت می گرداند.(تفسیر جامع علّامه سیّد ابراهیم بروجردی ج3ص386،387 انتشارات کتابخانه صدر)

و در کافی از حضرت صادق علیه السّلام روایت شده که فرمودند: مراد از " منذر " پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم است و " هادی " امیرالمؤمنین علی علیه السّلام  و ائمه ی طاهرین علیهم السّلام یکی بعد از دیگری هستند و در هر زمان هادی امامی است که حافظ دین می باشد و این آیه رد بر کسانی است که وجود امام را در هر زمانی منکرند و البته هیچوقت زمین خالی از حجّت نیست چنانچه امیرالمؤمنین علی علیه السّلام  فرمودند: هرگز زمین از حجّت قیام کننده عجّل الله تعالی فرجه الشّریف خالی نباشد، یا به امر خداوند او ظاهر است و مردم او را می بینند و یا آنکه غایب است چه آنکه بدون امام حجّت پروردگار بر خلق باطل و راه هدایت مسدود می شود. (تفسیر جامع ج 3ص388 تألیف علامه سید ابراهیم بروجردی، انتشارات کتابخانه صدر) 

ابراهیم 5: "وَ لَقَد اَرسَلنا مُوسی بِآیاتِنا اَن اَخرِج قَومَکَ مِن اَلظُّلُماتِ اِلَی النُّورِ وَ ذَکِّرهُم بِاَیّامِ اللهِ اِنّ في ذالِکَ لَآیاتٍ لِکُلِّ صَبّارٍ شَکُورٍ". ما موسی بن عمران را با آیات خود فرستادیم و گفتیم که قوم خود را از تاریکی شرک و جهل خارج و به نور توحید هدایت و رهبری نموده و روزهای خدا را به یادشان بیاورد که در این تذکر و یادآوری دلایل روشنی است برای مردم بردبار و صبور و شکرگذار.

ابن بابویه از امام باقر علیه السّلام روایت کرد که امام علیه السّلام فرمودند: مراد از روزها سه روز است؛ یکی روز ظهور حضرت ولی عصر عجّل الله تعالی فرجه الشّریف، دیگر روز سختی و مشقت مرگ و سوم، روز قیامت است و این حدیث را علی بن ابراهیم نیز نقل نموده است.(تفسیر جامع علّامه سیّد ابراهیم بروجردی ج3ص421 انتشارات کتابخانه صدر)

ابراهیم 46: "وَ قَد مَکَرُوا مَکرَهُم وَ عِندَ اللهِ مَکرُهُم وَ اِن کانَ مَکرُهُم لِتَزُولَ مِنهُ الجِبالُ". و آن ستمکاران بزرگترین مکر و مهم ترین سیاست خویش را به کار بردند ولی چه سود که پیش خدا مکر آن ها (هیچ) است هرچند به مکر خود کوه ها را از جای برکنند.

عیاشی از جمیل بن دراج روایت کرده که گفت از حضرت صادق علیه السّلام شنیدم درباره ی تفسیر آیه ی فوق که فرمودند: مکر بنی عبّاس به وسیله ی قیام کننده ی ما، حضرت حجّت بن الحسن العسگری عجّل الله تعالی فرجه الشّریف از بین می رود هرچند که مکر آن ها دل های مردم را از جا کنده باشد.(تفسیر جامع علّامه سیّد ابراهیم بروجردی ج3ص446 انتشارات کتابخانه صدر)

حجر 37 و 38: "قالَ فَاِنّکَ مِن المُنظَرینَ* اِلی یَومِ الوَقتِ المَعلُومِ". خداوند فرمود به تو مهلت دادیم. تا روز معین و وقت معلوم.

ابن بابویه در ذیل آیه ی فوق از ابی علاء رازی روایت کرده گفت شخصی از حضرت صادق علیه السّلام سؤال نمود که مراد از "وقت معلوم" چیست؟ حضرت علیه السّلام فرمودند: روزی است که در نفخه ی صور دمیده می شود و شیطان در میان نفخه ی اوّل و دوّم خواهد مرد. عیّاشی نیز از اسحق بن عمار روایت کرده که گفت از امام صادق علیه السّلام پرسیدم "روز معلوم" که پایان مهلت شیطان است چه وقت می باشد؟ امام علیه السّلام فرمودند: شما خیال می نمایید که آن روز قیامت است که خداوند خلایق را مبعوث می فرماید؟ خیر! آن روز نیست! بلکه مراد روز قیام قیام کننده ی ما آل محمّد صلّی الله علیه و آله است که چون قیام می نماید شیطان در مسجد کوفه حضور او می رسد و می گوید وای از امروز!!! و آن روز آن حضرت، شیطان را می گیرد و گردن می زند و آن روز "وقت معلوم" است.(تفسیر جامع علّامه سیّد ابراهیم بروجردی ج3ص470 انتشارات کتابخانه صدر)

نحل 1: " اَتی اَمرُ اللهِ فَلا تَستَعجلوُهُ سُبحانهُ و تَعالی عَما یُشرِکوُن " فرمان پروردگار خواهد رسید شتاب زدگی ننمائید خداوند متعال منزه است از آنچه که مشرکین برای او شریک می سازند.

ابن بابویه روایت می کند که امام صادق علیه السلام فرمودند: زمانی که قیام کننده ی آل محمد صلی الله علیه و آله ظهور کند اول کسی که با او بیعت کند جبرئیل امین است که به صورت پرنده ی سفیدی نازل شده و با آن حضرت بیعت کرده، یک بال خود را روی خانه ی کعبه و بال دیگر خود را سوی بیت المقدس کشیده و با صدایی فصیح فریاد می زند " أتی اَمرُ الله " به طوری که تمام مردم دنیا آن صدا را می شنوند.( تفسیر جامع ج 4 ص،14، علامه سید ابراهیم بروجردی، انتشارات کتابخانه صدر)

نحل 38: " وَ اَقسَموا بِاللهِ جَهدَ اَیمانِهِم لا یَبعَثُ اللهُ مَن یَموُتُ بَلی وَعدا عَلَیهِ حَقّا وَلکِن اَکثَرَ النّاسِ لا یَعلَمون" این کافران مشرک قسم یاد می کنند که خداوند مردم را پس از مرگ زنده نخواهد کرد و از گور برنمی انگیزد و حال آن که همه پس از مرگ زنده شوند اما بیشتر مردم بعث و نشور را نمی دانند و تصدیق نمی کنند.

ابی بصیر روایت می کند که امام صادق علیه السلام فرمودند: مردم در مورد این آیه چه می گویند؟ عرض کردم: می گویند مشرکین به قید قسم به رسول اکرم صلی الله علیه و آله می گفتند روز قیامت خداوند مردگان را زنده نخواهد کرد. امام صادق علیه السلام فرمودند: اف بر آنها باد مشرکین به خدا قسم می خورند یا به لات و عزی. عرض کردم: فدایت شوم مراد و مفهوم آیه را بیان فرمائید. امام صادق علیه السلام فرمودند: همین که  قیام کننده ی آل محمد صلی الله علیه و آله قیام و ظهور کند خداوند گروهی از شیعیان را زنده می فرماید که شمشیر به دست با آن حضرت بیعت می نمایند. این خبر را شیعیان زنده شنیده و تصور می کنند که فلان و فلان و فلان را خداوند زنده کرده تا حضرت حجت عجل الله تعالی فرجه الشریف با آنها جهاد کند. منافقین و دشمنان چون این خبر را می شنوند می گویند: ای گروه شیعیان ما شما را تکذیب نمی کنیم. این دولت دولت شماست. ولی ما اطمینان داریم که ایشان تا روز قیامت زنده نخواهد شد.(تفسیر جامع ج4ص32، علامه سید ابراهیم بروجردی، انتشارات کتابخانه صدر)

در ثواب تلاوت سوره ی اسراء عیاشی روایت می کند که امام صادق علیه السلام فرمودند: هرکس سوره ی اسراء را در هر شب جمعه تلاوت نماید، می میرد مگر آن که حضرت قیام کننده ی آل محمد صلی الله علیه و آله را درک نموده و از اصحاب او باشد.(تفسیر جامع ج4 ص،78، علامه سید ابراهیم بروجردی، انتشارات کتابخانه صدر)

اسراء 6: " ثُمَ رَدَدنالَکُمُ الکَّرَة َعَلَیهم وَ اَمدَدناکُم بِاموالٍ وَ بَنینَ وَ جَعَلناکُم اکثَرَ نَفیرا"

عیاشی از سلمان فارسی روایت کرده که حضرت محمد صلی الله علیه و آله فرمودند: پروردگار هیچ پیغمبری را مبعوث نکرده جز آن که برای او دوازده نفر وصی و جانشین قرار داده سپس فرمود: ای سلمان می شناسی اوصیای مرا که خداوند برگزید آنها را برای امت بعد ازمن؟عرض کردم: خدا و رسول او داناتر است.

حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند: ای سلمان بدان که خداوند مرا از خلص نور خود آفریده. پس از آن مرا خواند. اطاعت و پیروی نمودم و از نور من علی و فاطمه علیهم السلام را خلق نمود سپس از نور من و علی و فاطمه علیهم السلام، حسن و حسین علیهما السلام را بیافرید و نام گذاشت ما را به اسماء پنج گانه ی خود یکی از اسماء پروردگار محمود است و من محمد. دیگر اعلاء و نام علیعلیه السلام مشتق از اوست و سوم فاطر و فاطمه سلام الله علیها از او گرفته شده و دو اسم دیگر پروردگار قدیم الاحسان و محسن می باشد نام حسن و حسین علیه السلام از آنها مشتق شده پس از آن از نور ما و حسین علیه السلام  نُه نفر از فرزندان حسین علیه السلام را بیافرید و پیش از آن که آسمان و زمین و فرشته ای بیافریند ما به تسبیح و تقدیس پروردگار مشغول بودیم. سلمان می گوید: حضورش عرض کردم: پدر و مادرم به فدایت ای رسول خدا صلی الله علیه و آله! چیست مزد و پاداش کسی که بشناسد اوصیای ائمه را؟ فرمودند: ای سلمان! هر آن که بشناسد و اقتدا کند به آنها و دوست بدارد آنها و از دشمنان بیزاری بجوید به خدا قسم از ماست. وارد شود در مکانی که ما وارد می شویم و ساکن شود جایی که ما سکونت می نمائیم. مجددا عرض کردم: آیا ایمان به آنها بدون معرفت و شناسایی کفایت می کند؟ فرمودند: کافی نیست. حضورش عرض کردم: ای رسول خدا صلی الله علیه و آله من آنها را تا حضرت حسین علیه السلام شناختم. اسامی دیگران را نمی دانم. فرمودند: پس از حسین، فرزندش زین العابدین علیه السلام است و یک به یک آنها را اسم برد تا حضرت حجت عجل الله تعالی فرجه الشریفسپس فرمودند: ای سلمان! شما و امثال شما از کسانی که معرفت و محبت در حق ائمه دارند، درک کنند زمان ظهور حضرت قیام کننده عجل الله تعالی فرجه الشریف سلمان گفت: من شکر و سپاس پروردگار را به جا آوردم برای خاطر این فیض عظمی. عرض کردم : ای رسول خدا! آیا من تا آن زمان حیات دارم؟ آن حضرت تلاوت فرمودند: " ثُمَ رَدَدنالَکُمُ الکَّرَة َعَلَیهم وَ اَمدَدناکُم بِاموالٍ وَ بَنینَ وَ جَعَلناکُم اکثَرَ نَفیرا" عرض کردم: ای رسول خدا! شما هم به دنیا برمی گردید؟ فرمودند: به آن خدائی که مرا به رسالت فرستاده من و علی و فرزندانش و هر آن که با ماست و شیطان و تابعین او را حاضر کنند و هر مؤمن محض و کافر محض به دنیا برگردد و خداوند به دست مؤمنین انتقام از کافرین و ستمکاران بکشد. سلمان گفت: عرض کردم : ای رسول خدا! من باکی ندارم مرگ را ملاقات کنم.(تفسیرجامع علامه سید ابراهیم بروجردی ج4ص104 و 105، انتشارات کتابخانه ی صدر)

اسری 33: " وَ لا تَقتُلوا النَّفسَ الّتی حَرَّمَ اللهُ الّا بالحق و من قُتِلَ مظلوماً فَقَد جَعَلنا لِولیِه سلطاناً" هرگز نفس محترم را نکُشید خداوند قتل را حرام نموده و هر که مظلوم کشته شود ما ولی او را بر قاتل تسلط دادیم که انتقام مقتول را بگیرد.

در کافی روایت شده که امام صادق علیه السلام فرمودند: آیه در حق حضرت امام حسین علیه السلام وارد شده و حضرت صادق علیه السلام فرمودند: که اگر حضرت مهدی ولی خون امام مظلوم تمام روی زمین را به قتل برساند در کشتن اسراف نکرده است. چه اسراف در قتل آن است که غیر قاتل را بُکُشد.(تفسیر جامع ج 4 ص120 علامه سید ابراهیم بروجردی، انتشارات کتابخانه صدر) 

اسری 71: " یَومَ نَدعُوا کُلُّ اُناسٍ بِإمامهِم فَمَن اوتِیَ کتابَهُ بیمینِه فأولئک یَقرؤن کِتابَهُم و لا یُظلمونَ فَتیلاً " روزی می رسد که تمام مردم را با پیشوایان و رهبران خود احضار نموده و به محکمه عدل خویش دعوت نمائیم. هر کس که نامه ی عملش را به دست راست بدهند، نامه ی خود را می خواند و کوچکترین ستم بر آنها وارد نخواهد شد.

در کافی از فضیل بن یسار روایت کرد که سؤال نمودم از حضرت صادق علیه السّلام معنی آیه ی مزبور را. حضرت صادق علیه السّلام فرمودند: ای فضیل! بشناس امام زمان خود را. چون شناختی او را تقدم و تأخیر ظهور ضرر و زیان به تو نرساند. همانا هر آن که امام زمان خود را شناخت و پیش از ظهور حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف وفات نمود مانند کسی است که در رکاب آن حضرت جهاد کند و مثل شخصی است که با پیغمبر صلی الله علیه و آله به جهاد رفته باشد. (تفسیر جامع ج 4 ص141 علامه سید ابراهیم بروجردی، انتشارات کتابخانه صدر)

اسراء 81: " و قُل جاءَ الحقُّ و زَهَقَ الباطِلُ اِنّ الباطِلَ کانَ زَهوقاً " و (به امت) بگو که (رسول) حق آمد و باطل را نابود ساخت که همانا باطل، خود لایق محو و نابودی (ابدی) است.

در کافی ذیل آیه ی فوق از امام باقر علیه السّلام روایت کرده که فرمودند: هنگام قیام حضرت حجّة عجّل الله تعالی فرجه الشّریف و ظهور دولت حقّه، باطل از بین می رود. (تفسیر جامع ج4ص155 علامه سید ابراهیم بروجردی، انتشارات کتابخانه صدر)

کهف 9: " اَم حَسبتَ اَنّ اصحابَ الکهفِ و الرَّقیمِ کانُوا مِن آیاتِنا عَجباً " (ای رسول ما!) تو پنداری که قصد اصحاب کهف و رقیم (در مقابل این همه آیات قدرت و عجایب حکمت های ما) واقعه ی عجیبی است.

صحابه رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم از ایشان نقل کرده اند که فرمودند: از پروردگار سؤال نمودم آیا می توانم اصحاب کهف را مشاهده کنم؟ خطاب آمد: ای رسول ما! تو آن ها را در دنیا نبینی، لکن وصی خود امیرالمؤمنین علی علیه السّلام  را با جماعتی از صحابه به آنجا بفرست تا ایشان را دعوت به دین اسلام کند و ایمان به تو آورند. عرض کردم: پروردگارا! چگونه آنها را روانه کنم؟ خطاب رسید: ایشان را بر بساطی بنشان و به باد امر کن آنان را ببرد. رسول الله صلّی الله علیه و آله و سلّم بساطی بگسترانید و به عمر و ابوبکر و رفایشان امر فرمود به یک طرف آن بنشینند و سلمان و ابوذر بر طرف دیگر نشسته و امیرالمؤمنین علی علیه السّلام  را بر وسط بساط نشانید. صحابه گفتند: ای رسول خدا! پروردگار امر فرموده که وصی خود را با صحابه آنجا بفرستی. از میان ایشان وصی شما کیست؟ فرمود: وصی من آن است که چون بر آن ها سلام کند جوابش را بدهند و چون سخن گوید، با او گفتگو کنند و آن هایی که وصی من نیستند دستوری ندارند که با ایشان سخن گویند و جواب سلام آن ها را بدهند. آنگاهع پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم به باد امر فرمود آن بساط را برداشت و آنجا برد. چون به آنجا رسیدند، امیرالمؤمنین علی علیه السّلام  به باد امر فرمود بساط را فرونهاد. سپس به ابوبکر و عمر فرمود که برخیزید و بر اصحاب کهف سلام کنید. چون سلام کردند جوابی نشنیدند، سلمان و ابوذر نیز سلام کردند پاسخ آن ها داده نشد. امیرالمؤمنین علی علیه السّلام  به در غار تشریف برد و فرمود: سلام بر شما ای جوانان! اصحاب کهف جواب دادند: بر تو باد سلام ای وصی پیامبر آخرالزّمان. حضرت فرمودند: من رسول محمّد مصطفی صلّی الله علیه و آله و سلّم هستم شما را به او و دین اسلام دعوت می کنم. گفتند: مرحبا بر تو و بر پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم، ایمان به او و به شما آوردیم و به دین اسلام داخل شدیم. سپس گفتند: رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم را از جانب ما سلام برسان، ما به خوابگاه خود رفتیم تا مهدی آل محمّد صلّی الله علیه و آله و سلّم ظاهر گردد و در رکاب آن حضرت باشیم. امیرالمؤمنین علی علیه السّلام  فرمود: ای اصحاب کهف! چرا جواب سلام اصحاب پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم را ندادید؟ عرض کردند: ما جواب کسی را ندهیم مگر آنکه پیامبر یا وصی او باشد. پس از آن گفتند: یا امیر المؤمنین! ما به خوابگاه خود رفتیم و با تو وداع می کنیم. امیرالمؤمنین علی علیه السّلام  به باد امر فرمود بساط را برداشت و به مسجد رسول الله صلّی الله علیه و آله و سلّم فرونهاد. جبرئیل نازل شد و پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم را از جریان واقعه آگاهی داد پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم فرمود: یا علی! من بگویم یا تو می گویی؟ عرض کرد: ای رسول خدا! شما بفرمایید نیکوتر است و پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم ایشان را خبر داد به آنچه واقع شده بود. (تفسیر جامع ج4ص178_180 علامه سید ابراهیم بروجردی، انتشارات کتابخانه صدر)

کهف 25 : " وَلَبِثوا فی کَهفِهِم ثَلاثَ ماِئَهٍ سِنینَ وَازدادوُ تِسعاً " اصحاب کهف مدت سیصد و نه سال در غار درنگ نمودند.

عیاشی در ذیل آیه فوق از جابر جعفی روایت کرده، امام باقر علیه السلام فرمودند: به خدا قسم مردی از اهل بیت ما سیصد و نه سال سلطنت خواهد نمود. حضورش عرض کردم در چه وقت ؟ فرمودند: بعد از فوت قیام کننده ی آل محمد صلی الله علیه و آله.مجددا پرسیدم: مدت قیام حضرت حجت علیه السلام چقدر است. امام باقر علیه السلام فرمودند: از روز قیام تا فوت آن حضرت نوزده سال است.(تفسیر جامع ج4 ص197،198،علامه سید ابراهیم بروجردی، انتشارات کتابخانه صدر)

کهف 83 : " وَ یَسئَلوُنَکَ عَن ذِی القَرنین قُل سَاَتلُو عَلَیکُم مِنهُ ذِکرا " و از تو ای رسول سؤال از ذی القرنین می کنند." پاسخ ده که من بزودی حکایت امام هادی علی النقی علیه السلام را به شما تذکر خواهم داد.

امام باقر علیه السلام فرمودند:ذوالقرنین که نامش عیاش بود اول پادشاهی است در میان پیغمبران که مالک شرق و غرب عالم گردید. شیخ مفید در کتاب اختصاص ذیل آیه فوق روایت کرده اند که امام باقر علیه السلام فرمودند: ذوالقرنین به امر پروردگار مخیر شد یکی از دو ابر ذلول و یا صعب را در تحت فرمان و اختیار خود درآورد.( ذلول ابر بدون رعد و برق باشد و ابر صعب ابرهایی است که دارای رعد و برق می باشد.) ذوالقرنین ابر ذلول را انتخاب کرد و ابر صعب برای قیام کننده ی آل محمد صلی الله علیه و آله ذخیره است که با آن در آسمانهای هفتگانه و طبقات زمین و اکناف عالم سیر می فرمایند.(تفسیر جامع ج4، ص218، علامه سید ابراهیم بروجردی، انتشارات کتابخانه صدر)

مریم 1: "کهــیعـــص"

ابن بابویه به سند خود از سعد بن عبدالله قمی روایت کرده است که گفت حضور مولای خود امام حسن عسگری علیه السّلام شرفیاب شدم. امام علیه السّلام به من فرمودند: ای سعد! از ملاقات با من هدف و مقصودی هم داشتی؟ عرض کردم: احمد بن اسحق مرا به زیارت حضرتتان تشریف نمود که درک محضر شرفیف نموده و اگر اجازه فرمایید مسائلی هم دارم بیان کنم؟ امام علیه السّلام اشاره به طفلی که در حضور مبارکشان بود، نموده و فرمودند: هرچه می خواهی از نور دیده و فرزندم که امام دوازدهم مسلمین است، سؤال کن. به آن گوهر پاک توجه کردم پرسیدم ای فرزند رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم مرا از تأویل "کهیعص" مطّلع بفرمایید. امام عصر عجّل الله تعالی فرجه الشّریف فرمودند: این حروف مقطّعه از اخبار غیبیه است و خداوند با اشاره به آن حروف حوادث مربوط به زکریا را برای پیامبر خود اعلام و سپس قصه ی او را بیان می فرماید که زکریا از خداوند درخواست نمود که اسماء خمسه ی طیبه علیهم السّلام را به او تعلیم دهد. جبرئیل نازل شده و اسماء را به زکریا تعلیم نمود. روزی در مقام مناجات عرض کرد: پروردگارا! چه مصلحتی است که هروقت من نام محمّد صلّی الله علیه و آله و سلّم و علی علیه السّلام و فاطمه سلام الله علیها  و حسن علیه السّلام را به یاد می آورم خوشحال شده و هم و غم خود را فراموش می کنم و چون نام حسین علیه السّلام را متذکر می شوم تمام غم و غصه ی عالم به دلم می نشیند و بی اختیار اشکم جاری می شود؟ خداوند حادثه ی حضرت سیّد الشّهداء علیه السّلام را برای زکریا بیان می فرماید: کاف اشاره به کربلای حسین علیه السّلام، و ها رمزی از هلاکت و شهادت آن جناب و فرزندان و یارانش، یا اشاره از یزید ملعون، عین حکایت از عطش و صاد صبر آن بزرگوار را می رساند.

زکریا چون واقعه ی جانگداز کربلا را شنید چنان متأثر شد که تا سه روز از مصلای خویش خارج نشد و گریه ی زیادی نمود و از خداوند درخواست کرد که او را نیز فرزندی کرامت فرماید که مایه ی روشنی چشم بوده و مانند حسین علیه السّلام شهادت نصیبش گردان و مرا چون محمّد صلّی الله علیه و آله و سلّم به مصیبت او مبتلا ساز. خداوند متعال دعایش را مستجاب و یحیی را به وی عطا فرمود و شهادت را نصیب او گردانید و او نیز همچون امام حسین علیه السّلام شش ماهه به دنیا آمد. (تفسیر جامع ج4،ص239، علامه سید ابراهیم بروجردی، انتشارات کتابخانه صدر)

مریم 59: " فَخَلَفَ مِن بَعدهِم خلفٌ اَضاعُوا الصّلوةَ و اتّبَعُوا الشّهواتِ فَسوفَ یَلقَونَ غَیّاً " سپس جانشین آن مردم خداپرست قومی شدند که نماز را ضایع گذارده و شهوت نفس را پیروی کردند و این ها به زودی (کیفر) گمراهی را خواهند یافت.

امیرالمؤمنین علی علیه السّلام  فرمودند: در آخرالزمان اشخاصی بیایند که بناها را بلند کنند و در قصور مرتفع و عالی نشینند و لباس های مشهور بپوشند و شراب بیاشامند و به قمار بازی و شهوات و کار ناشایسته مشغول شوند و نماز را ترک و ضایع نموده، تازیانه ها به دست گرفته مردم را بزنند، (البته) جایگاه ایشان در قعر دوزخ باشد. (تفسیر جامع ج4،ص263، علامه سید ابراهیم بروجردی، انتشارات کتابخانه صدر)

مریم 75: " قل مَن کان في الضّلالةِ فَلیَمدُد لهُ الرّحمنُ مَدّاً حتّی اذا رَاَوا ما یوعَدُون اِمَّا العذابَ و اِمَّا السّاعةَ فسیَعلمُونَ مَن هوَ شَرٌّ مکاناً و اَضعفُ جُنداً " (ای رسول ما به امت) بگو که هرکس به راه کفر و ضلالت رفته خدای مهربان به او مهلت و طول عمر و تمکن می دهد تا آن ساعت که وعده ی عذاب را به چشم خود ببیند که یا (در دنیا) عذاب چشد یا ساعت قیامت وی را فرا رسد و به زودی خواهند دانست که از مؤمن و کافر کدامیک روزگارش بدتر و سپاهش ضعیف تر است.

در کافی از ابی بصیر روایت کرده گفت معنی " حتّی اِذا رَاَوا ما یوعَدون " را از حضرت صادق علیه السّلام سؤال نمودم امام علیه السّلام فرمودند: مقصود از وعده ای که خداوند به کفار داده، ظهور حضرت حجّة عجّل الله تعالی فرجه الشّریف است و مراد از "ساعة"، خروج آن بزرگوار می باشد که در آن روز می فهمند مقام و منزلت امیرالمؤمنین علی علیه السّلام  و فرزندان گرامیشان را و می دانند که بدترین مردمان عصر خود بوده و جایگاهشان آتش دوزخ می باشد. (تفسیر جامع ج4،ص268، علامه سید ابراهیم بروجردی، انتشارات کتابخانه صدر)

طه 17: "وَ ما تِلکَ بِیَمینِکَ یا مُوسی" و ای موسی اینک بازگو تا چه به دست راست داری؟

شیخ مفید در ذیل این آیه از عبدالله بن سنان روایت کرده که امام صادق علیه السلام فرمودند: عصای موسی از شاخه ی درخت آس بود. جبرئیل آن را از بهشت برایش آورده و عصای موسی و تابوت آدم هرگز پوسیده نمی شود و تغییر نمی کند و هر دو را حضرت حجت علیه السلام موقع ظهور بیرون بیاورد.( تفسیر جامع ج 4 ص284، علامه سید ابراهیم بروجردی، انتشارات کتابخانه صدر)

طه 115: "وَ لَقَد عَهِدنا اِلی آدَمَ مِن قَبلُ فَنَسِیَ وَ لَم نَجِد لَهُ عَزمًا" و ما با آدم عهدی بستیم و در آن عهد او را ثابت قدم و استوار نیافتیم.

ابن بابویه روایت کرده است کهامام باقر علیه السلام فرمودند: پروردگار از آدم عهد و پیمان گرفت که نزدیک درخت معین نرود. ولی پروردگار به علم ازلی خود می دانست در وقت معین آدم از آن درخت تناول می کند. در آن موقع آدم عهد خود را با خدای تعالی فراموش کرد.

شیخ مفید در اختصاص روایت می کند امام باقر علیه السلام فرمودند: پروردگار از تمام پیامبران عهد و پیمان گرفت و فرمود: آیا من پروردگار شما نیستم و محمد صلی الله علیه و آله پیغمبر من نیست و علی امیرالمومنین نمی باشد؟ همه عرض کردند: بلی. همین طور است. شما پروردگار و محمد صلی الله علیه و آله پیغمبر و علی وصی او امیرالمومنین علیه السلام است. نبوت برای ایشان مقرر و ثابت گردیده، پس از آن از پیغمبران دیگر عهد گرفت و فرمود: بدانید که من پروردگار شما هستم و محمد صلی الله علیه و آله پیغمبر خاتم و رسول من است و علی علیه السلام  امیرالمومنین و اوصیاء بعد از آن والیان و خزائن علم من می باشند و بوسیله مهدی علیه السلام یاری می کنم دین خود را و انتقام می کشم از دشمنان خود و پرستش کرده می شوم از روی رغبت و نه کراهت آن، پیغمبران عرض کردند: پروردگارا ما اقرار و اعتراف داریم و گواهی می دهیم.

آدم انکار نکرد فرموده ی خدا را نسبت به ولایت اوصیاء، ولی اقرار و اعتراف هم ننمود. پس آدم عزم و استواری نداشت بر اقرار ولایت و آنهائیکه عزم راسخ داشتند، به میثاق خود وفادار بودند و به آن عهد اقرار داشتند و فقط پنج تن بودند:حضرت نوح، ابراهیم، موسی، عیسی و پیامبر خاتم محمد صلی الله علیه و آله.(تفسیر جامع ج 4ص305-306، علامه سید ابراهیم بروجردی، انتشارات کتابخانه صدر)

در کافی روایت شده که امام باقر علیه السلام فرمودند: مراد از آن عهد، عهدی است که درباره ی محمد و آل محمد صلی الله علیه و آله خداوند با آدم نمود و آدم عهد مزبور را فراموش کرد و بر پیمان خود استوار نماند و ترک عهد کرد نسبت به محمد صلی الله علیه و آله و ائمه ی بعد از آن حضرت. امام باقر علیه السلام فرمودند: سبب آن که چند تن از پیامبران را اولوالعزم می گویند آن است که خداوند از آنها درباره ی محمد صلی الله علیه و آله و اوصیاء او تا حضرت قیام کننده ی آل محمد صلی الله علیه و آله از ایشان عهد و پیمان گرفت و آن ها با عزمی راسخ به میثاق خود وفادار بودند و با آن عهد اقرار داشتند.(تفسیر جامع ج4ص306-307، علامه سید ابراهیم بروجردی، انتشارات کتابخانه صدر)

أنبیاء 13: " لا تَرکُضُوا وَ ارِجِعوا إِلی ما اُترِّفتُم فیهِ وَ مَساکِنِکُم لَعَلّکُم تُسئَلوُن" و آن ستمگران چون قدرت ما را به چشم دیده و احساس می نمودند از شهر و دیار خود می گریختند.

در کافی از بدر بن خلیل اسدی روایت شده که امام باقر علیه السلام فرمودند: زمانی که حضرت قیام کننده ی آل محمد صلی الله علیه و آله ظهور کرد جمعی را می فرستد تا بنی امیه را از شام حضورش بیاورند، بنی امیه چون این خبر را می شنوند فرار می کنند به سوی روم. اهل روم به آنها می گویند : ما نمی گذاریم داخل مملکت ما بشوید تا آن که داخل در دین ما شده و نصرانی شوید، آنها صلیب به گردن هایشان انداخته داخل می شوند. هنگامی که اصحاب حضرت حجت علیه السلام وارد روم شوند رومیان از آنان امان و صلح طلبند. ایشان می گویند: ما امان به شما نمی دهیم تا بنی امیه را تسلیم ما بنمائید. تمام بنی امیه را با اصحاب به حضرت تحویل می دهند و در آن وقت خطاب می کنند با آنها فرار نکنید به سوی شام برگردید. باید بازخواست شوید. و از ایشان سؤال می کنند: دفینه ها را کجا پنهان کرده اید؟ و به چه سبب حضرت سیدالشهداء علیه السلام و یارانش و ائمه و پیروان آنها رابه قتل رسانیدید؟ در آن هنگام با کمال حسرت و ندامت می گویند: وای برما که مردمی ظالم و ستمکار بودیم. اصحاب آن حضرت ایشان را با شمشیر قهر خویش دور کرده و آنها را در جای خود هلاک و نابود کنند.( تفسیرجامع ج4ص327-328، علامه سید ابراهیم بروجردی، انتشارات کتابخانه صدر)

انبیاء 73: " و جعلناهُم ائمّةً یهدُونَ بِامرنا و اَوحینا اِلیهِم فِعلَ الخَیراتِ و اَقامَ الصَّلوةِ و ایتاءَ الزَّکاةِ و کانُوا لَنا عابِدینَ " و آنان را پیشوای مردم ساختیم تا خلق را به امر هدایت کنند و هر کار نیکو را خصوص اقامه ی نماز و ادای زکات را به آن ها وحی کردیم و آن ها هم به عبادت ما پرداختند.

ابن بابویه در ذیل آیه ی فوق از زید بن علی بن الحسین علیه السّلام روایت کرده است که گفت: روزی خدمت پدرم امام زین العابدین علیه السّلام نشسته بودم که جابر بن عبدالله انصاری حضور پدرم شرفیاب شده و مشغول صحبت بودند که ناگاه برادرم امام محمّد باقر علیه السّلام از حجره بیرون آمد. همینکه چشم جابر به برادرم افتاد گفت: این پسر چه نیکو شمائل و شباهت نامی به شمائل رسول الله صلّی الله علیه و آله و سلّم دارد. جابر پرسید ای فرزند نام تو چیست؟ برادرم فرمود: محمّد. جابر سؤال کرد فرزند کیستی؟ امام اشاره به پدر بزرگوارشان نموده فرمود: امام زین العابدین علیه السّلام. جابر عرضه داشت: پس شما محمّد باقر می باشی؟ بی اختیار از جا برخاست و برادرم امام باقر علیه السّلام را در آغوش گرفته و بر سر و رویش بوسه زد و گفت: ای محمّد! جدّت پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم به وسیله ی من به شما سلام رسانیده است. برادرم فرمود: درود و سلام بر جدّ بزرگوارم پیغمبر اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم باد. جابر به پدرم گفت: رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم به من فرمود چون فرزندم محمّد باقر را ملاقات نمودی سلام مرا به او برسان، او هم نام من و به شمائل من و وارث علم و دانش من است، حکم او حکم من می باشد، هفت نف از فرزندانش امنای خدا و امامان و امان بر امّت هستند و هفتمین آن ها قیام کننده ی ما است که زمین را پر از عدل و داد می نماید پس از آن که پر از ظلم و جور شده باشد؛ و آیه ی فوق را در تأیید این مقال تلاوت نمودند. ( تفسیرجامع ج4ص346_347 علامه سید ابراهیم بروجردی، انتشارات کتابخانه صدر)

انبیاء 105: " و لقَد کَتبنا في الزَّبورِ مِن بعدِ الذّکرِ اَنّ الاَرضَ یَرِثُها عبادِیَ الصّالحُونَ " و ما بعد از تورات در زبور (داوود) نوشتیم (و در کتب انبیاء سلف وعده دادیم) که البته بندگان نیکوکار من ملک زمین را وارث و متصرف خواهند شد.

طبرسی از امام باقر علیه السّلام روایت کرده است که فرمودند: مقصود از قوم عابدین، اصحاب حضرت حجّت عجّل الله تعالی فرجه الشّریف است. ( تفسیرجامع ج4ص371 علامه سید ابراهیم بروجردی، انتشارات کتابخانه صدر)

حج 60: " ذالک و مَن عاقَبَ بِمِثلِ ما عُوقِبَ بِه ثمّ بُغِیَ عَلَیه لَیَنصُرَنّهُ اللهُ اِنّ اللهَ لَعَفوٌّ غَفُورٌ " (سخن حق) این است و هرکس به همان قدر ظلمی که به او شده در مقام انتقام برآید و یا باز بر او ظلم شود البته خدا او را یاری می کند و همانا خدا را (از گناه خلق) عفو و آمرزش بسیار است.

علی بن ابراهیم ذیل آیه ی فوق از صادقین علیهم السّلام روایت کرده که فرمودند: اینکه خداوند فرموده "و مَن عاقَبَ" یعنی رسول اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم، "بِمِثلِ ما عُوقِبَ بِه" یعنی کشته شدن امام حسین علیه السّلام و "لَیَنصُرَنّهُ اللهُ" اشاره به وجود حضرت مهدی عجّل الله تعالی فرجه الشّریف دارد که از فرزندان آن بزرگوار یاری خواهد فرمود. ( تفسیرجامع ج4ص409 علامه سید ابراهیم بروجردی، انتشارات کتابخانه صدر)

حج 78: "...فأقیمو الصلوة و اتوالزکوة..." پس نماز به پا دارید و زکات (به مستحقان) بدهید.

در کافی ذیل آیه ی فوق از امام باقر علیه السلام روایت کرده که فرمودند: مراد از کسانی که نماز را به پا داشته و زکات می دهند آل محمد صلی الله علیه و آله و حضرت قیام کننده عجل الله تعالی فرجه الشریف و اصحاب آن بزرگوار می باشند که خداوند آنها را مالک شرق و غرب عالم می فرماید و به دست آن حضرت ریشه ی ظلم و ظالم را می کند و اهل بدعت و باطل را نابود می سازد و اثری از ستم باقی نمی گذارد و امر به معروف و نهی از منکر می فرماید و بعد از رحلت پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم، عترتش امان مردم در روی زمین هستند همانطور که ستارگان امان اهل آسمان ها می باشند اهل بیت و عترت پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم امان اهل زمین بوده و اگر یکی از آن ها در دنیا نباشد دنیا و اهل دنیا هلاک می شوند. ( تفسیرجامع ج4ص416 علامه سید ابراهیم بروجردی، انتشارات کتابخانه صدر)

نور 35: " اللهُ نورُ السّماواتُ و الاَرضِ مثلُ نوره کَمِشکوةٍ فیها مِصباحٌ المِصباحُ في زُجاجةٍ الزّجاجة کَاَنّها کَوکبٌ دُرِّیٌ یوقَدُ مِن شجرةٍ مبارکةٍ زَیتونَةٍ لا شرقیّةٍ و لا غربیّةٍ یَکادُ زَیتُها یُضئُ و لَو لَم تَمسَسهُ نارٌ نورٌ عَلی نورٍ یهدِی اللهُ لِنوره مَن یَشاءُ و یَضرِبُ اللهُ الاَمثالَ لِلناسِ و اللهُ بِکلِّ شَئٍ علیمٌ " خدا نور (وجود بخش) آسمان ها و زمین است داستان نورش به مشکوتی ماند که در آن روشن چراغی باشد و آن چراغ در میان شیشه ای که تلألؤ آن گویی ستاره ای ست درخشان و روشن از درخت مبارک زیتون که با آنکه شرقی و غربی نیست (شرق و غرب جهان به آن فروزان است) و بی آنکه آتشی زیت آن را برافروزد خود به خود جهانی را روشنی بخشد که پرتو آن نور بر روی نور قرار گرفته و خدا هرکه را خواهد به نور خود هدایت کند و این مثل ها را خدا برای مردم (هوشمند) می زند و خدا به همه ی امور داناست.

جابر بن عبدالله انصاری گفت وارد شدم به مسجد کوفه دیدم امیرالمؤمنین علی علیه السّلام  با انگشت مبارک کتابت می کنند و تبسم می فرمایند. عرض کردم حضورشان ای مولای من! چه باعث تبسم شما شده؟ امام فرمودند: عجب دارم از کسیکه تلاوت می کند این آیه را و معرفت به حق آن ندارد! گفتم: کدام آیه ای سیّد من؟ فرمود: "اللهُ نورُ السّماواتُ و الاَرضِ مثلُ نوره کَمِشکوةٍ" را سپس فرمودند: مِشکوة محمّد صلّی الله علیه و آله و سلّم است، فیها مِصباحٌ المِصباحُ في زُجاجةٍ الزّجاجة امام حسن علیه السّلام و امام حسین علیه السّلام ، کَاَنّها کَوکبٌ دُرِّیٌ علی بن الحسین علیه السّلام، یوقَدُ مِن شجرةٍ مبارکةٍ محمّد بن علی علیه السّلام، زَیتونَة جعفر بن محمّد علیه السّلام، لا شرقیّة موسی بن جعفر علیه السّلام، و لا غربیّة علی بن موسی الرضا علیه السّلام، یَکادُ زَیتُها یُضئُ محمّد بن علی علیه السّلام، و لَو لَم تَمسَسهُ نار علی بن محمّد علیه السّلام، نورٌ عَلی نور حسن بن علی علیه السّلام و یهدِی اللهُ لِنوره مَن یَشاءُ حضرت قیام کننده عجّل الله تعالی فرجه الشّریف می باشد. ( تفسیرجامع ج4ص498_499 علامه سید ابراهیم بروجردی، انتشارات کتابخانه صدر)

نور 55: وَ عَدَاللهُ الّذَینَ امَنوُا مِنکُم وَ عَمِلوُا الصّالِحاتِ لَیَستَخلِفَنَّهُم فِی الاَرضِ کَمَا اسَتخلَفَ الّذینَ مِن قَبلِهِم وَ لَیُمَکّنَنَ لَهُم دینَهُمُ الَّذِی ارتَضی لَهُم وَ لَیُبَدِّلَنَّهُم مِن بَعدِ خَوفِهِم امَنًا یَعبُدوُنَنی لا یُشرِکوُنَ بی شَیئًا وَ مَن کَفَرَ بَعدَ ذلِکَ فَاوُلئکَ هُمُ الفاسِقُون" و خدا به کسانی که از شما بندگان ایمان آورد و نیکوکار گردد وعده فرموده که (در زمان ظهور امام زمان عجل الله تعالی فرج الشریف ) در زمین خلافت دهد چنان که امم صالح پیامبران سلف جانشین پیشینیان خود شدند و علاوه بر خلافت دین پسندیده آنان را بر همه ادیان تمکین و تسلط عطا کند و به همه مؤمنان پس از خوف و اندیشه از دشمنان ایمنی کامل که مرا به یگانگی بی هیچ شایبه شرک و ریا پرستش کنید و بعد از آن هر که کافر شود به حقیقت همان فاسقان تبه کارند.

خداوند وعده داد به مردمی که ایمان آورده و نیکوکار شدند که در زمان ظهور امام زمان عجل الله تعالی فرج الشریفدر زمین خلافت و حکومت دهد همان طور که امت‌های خوب پیغمبران سابق جانشین پیشینیان خود شدند علاوه بر خلافت دین پسندیده آنان را که اسلام واقعی است بر همه ادیان مسلط فرموده و همه مؤمنین پس از بیم و اندیشه از دشمنان ایمنی کامل یافته و مرا بدون هیچ شائبه شرک و ریا به یگانگی پرستش نمایند.( تفسیر جامع ج۱ص63و78 پاورقی، مؤلف سیّد ابراهیم بروجردی، انتشارات کتابخانه صدر)

شعراء 4:" إِن نَّشأْ نُنزِّلْ عَلَيهِم مِّنَ السمَاءِ ءَايَةً فَظلَّت أَعْنَقُهُمْ لهَاخَاضِعِينَ " چنان چه ما بخواهیم از آسمان آیتی بر ایشان نازل می کنیم که خواه ناخواه گردن به زیر بار ایمان فرو برده و تمکین کنند.

نعمانی در کتاب غیبة از عبدالله بن سنان روایت کرده است که امام صادق علیه السلام فرمودند: شنیدم مردی از اهل همدان می گوید: جماعت عام ما را مسخره نموده و می گویند شما خیال می کنید که واقعاً در موقع ظهور منادی آسمانی صدا می زند و فرج امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف را اعلام می دارد. امام صادق علیه السلام که ایستاده و به جائی تکیه داده بودند چنان متغیر و غضبناک شدند که نشسته و فرمودند: شما می توانید این روایت را از من و پدرم روایت کنید. از پدرم شنیدم که فرمود: به خدا قسم صدای آسمانی که صاحب امر و ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف را با اسم ندا نموده و معرفّی می کند در قرآن بیان شده آن جائی که می فرماید: " إِن نَّشأْ نُنزِّلْ عَلَيهِم مِّنَ السمَاءِ ءَايَةً فَظلَّت أَعْنَقُهُمْ لهَاخَاضِعِينَ." در روی زمین هیچ کس باقی نمی ماند مگر آن که خاضع شده و گردن کج نماید و ایمان آورند و تمام اهل زمین صدای منادی آسمانی را می شنوند که صدا می زند: ای مردم! آگاه باشید حق با علی بن ابی طالب علیه السلام و شیعیان او می باشد روز بعد شیطان در بین زمین و آسمان فریاد می زند حق با عثمان است که مظلوم کشته شده و باید مطالبه خود او بنمائید. مؤمنین در ایمان خود استوار و ثابت مانده و اثر ندای اولیه در ایشان برقرار می نماید ولی کسانی که دل های بیمار و مضطرب دارند به دشمنی و عداوت با خاندان رسالت و بیزاری از ما پرداخته و می گویند صدای اولیه سحری بود از سحرهای اهل بیت و در تأیید فرمایش خود این آیه را تلاوت فرمودند. ( تفسیرجامع ج ص ۵۹-۶۰-۶۱، مؤلف سیّد ابراهیم بروجردی،انتشارات کتابخانه صدر)  

شعراء ۲۰۵-۲۰۶:" أَ فَرَءَيْت إِن مَّتَّعْنَهُمْ سِنِينَ . ثُمَّ جَاءَهُم مَّا كانُوا يُوعَدُونَ."چه خواهید دید اگر ما چند سالی آن ها را در دنیا متنعم سازیم. سپس به عذابی که بر آنان وعده شده یکسره هلاک شدند.

امام صادق علیه السلام فرمودند: مراد از وعده خداوند در این آیه ظهور حضرت حجت عجل الله تعالی فرجه الشریف هنگامی که به امر پروردگار آن حضرت ظهور می نماید آن چه بنی امیّه از مال و ثروت و متاع دنیا اندوخته سودی نمی برند و از عذاب خدا و کشته شدن به دست آن حضرت نجات نمی یابند. ( تفسیرجامع ج ص 90، مؤلف سیّد ابراهیم بروجردی،انتشارات کتابخانه صدر)

نمل ۶۲: "أَمَّن يجِيب الْمُضطرَّ إِذَا دَعَاهُ وَ يَكْشِف السوءَ. " آیا آن کیست؟ که دعای بیچارگان مضطر را اجابت می رساند و رنج و غم آنان را برطرف می سازد.

امام صادق علیه السلام فرمودند: این آیه درباره حضرت حجت قیام کننده آل محمد صلی الله علیه و آله نازل شده که چون در مقام حضرت ابراهیمعلیه السلامدر مسجد الحرام دو رکعت نماز گزارده و دست به دعا بردارد خداوند دعای حضرتش را اجابت فرموده و بدها را از وجود شریفش دور ساخته و امر به ظهورش می دهد و خلیفه روی زمین می شود، اوست مضطری که دعایش مقرون اجابت واقع خواهد شد و این آیه از آیاتی است که تأویل آن بعد از تنزیل آن است.( تفسیرجامع ج4 ص 130، مؤلف سیّد ابراهیم بروجردی،انتشارات کتابخانه صدر)

نمل 82: " و اِذا وَقعَ القَولُ علیهِم اَخرجنا لَهم دابَّةً مِنَ الاَرضِ تُکلّمُهم اَنّ النّاسَ کانوا بِایاتنا لا یوقِنونَ " و هنگامی که وعده ی عذاب کافران به وقوع بپیوندد، جنبنده ای از زمین برانگیزیم که با آنان تکلم کند که مردم به آیات ما از روی یقین نمی نگرند.

در کافی ذیل آیه ی فوق از امام صادق علیه السّلام روایت کرده که فرمودند: روز پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم وارد مسجد شده و دیدند که امیرالمؤمنین علی علیه السّلام  ریگ های مسجد را جمع نموده و سر مبارکش را روی ریگ ها گذاشته و به خواب رفته است؛ او را به پای مبارک حرکت داده و فرمودند: ای دابه ی خدا برخیز! یکی از اصحاب حضور رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم عرضه داشت ای رسول خدا! آیا جایز است ما فرزندان خود را به این اسم بنامیم؟ حضرت فرمودند: خیر، به خدا قسم این کلمه ی دابةالله مختص پسر عمّم امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب علیه السّلام است و مراد از دابة در آیه شریفه اوست. آنگاه فرمود: یا علی! همین که دوره ی آخر الزّمان شود خداوند تو را در نیکو ترین صورت برانگیزد و با تو علامتی است که به آن دشمنانت را نام می گذارند. شخصی به حضرت صادق علیه السّلام عرض کرد: عامّه عقیده دارند و می گویند این دابة با آن ها سخن می گوید. حضرت فرمودند: خداوند با ایشان در آتش جهنم سخن می گوید و امیرالمؤمنین علی علیه السّلام  با آن ها از گفتار خودشان سخن خواهند گفت و ایت آیه یکی از آیات مؤید رجعت است. ( تفسیرجامع ج4ص135 مؤلف سیّد ابراهیم بروجردی،انتشارات کتابخانه صدر)

قصص ۵:" وَ نُرِيدُ أَن نَّمُنَّ عَلى الَّذِينَ استُضعِفُوا فى الاَرْضِ وَ نجْعَلَهُمْ أَئمَّةً وَ نجْعَلَهُمُ الْوَرِثِينَ." ما اراده کرده ایم که بر آن طایفه ضعیف و ذلیل در آن سرزمین منت گذارده و آن ها را پیشوایان خلق قرار دهیم و وارث (ملک و جاه فرعونیان) گردانیم.

ارض معرف به الف و لام تعریف جنس است و آن افاده عموم نماید و مراد مطلق ارض و تمام زمین است در هیچ عصری محققاً بنی اسرائیل مالک تمام روی زمین نبوده اند و وارث حقیقی و به طور مطلق به آن ها گفته نمی شود بلکه وارث حقیقی زمین ائمه معصومین و وجود مقدّس حضرت حجت عجل الله تعالی فرجه الشریف است چه آن حضرت که بازپسین ائمه علیه السلام و وارث تمام گذشتگان است اولویت به وارث بودن دارد و سلطنت حقه ی آن حضرت بر تمام روی زمین تا دامنه ی قیامت ادامه دارد.

دلیل دیگر آن که امام و ائمه به طور حق و حقیقت درباره ی بنی اسرائیل صدق نمی کند و هیچ یک از آن ها امام نبودند و لفظ امام را به والی و پادشاه اطلاق از روی حقیقت نکرده و از روی مجاز امام گفته اند، علاوه بر آن احادیث و اخبار بسیاری از صحابه و ائمه طاهرین وارد شده که آیه فوق در شأن اهل بیت پیغمبر صلی الله علیه و آله و حضرت حجت عجل الله تعالی فرجه الشریف در عصر ظهور و رجعت ائمه علیه‌السلام نازل شده است.

ابن باویه از مفضل بن عمر روایت کرده است که امام صادق علیه السلام فرمودند: روزی امیرالمؤمنین علیه السلام و امام حسن علیه السلام و امام حسین علیه السلام حضور پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله رسیدند آن حضرت با حال تأثر نظری به آن ها نموده و فرمودند: به خدا سوگند شما بعد از من، مستضعفون می باشید. مفهوم این آیه تا روز قیامت در خاندان رسالت جاری است. حضورش عرض کردم: ای موای من! مراد از مستضعفون چیست؟ فرمودند: مقصود پیامبر اکرم آن بود که ایشان ائمّه و پیشوای خلایق هستند و آیه را تلاوت کرده و فرمود: مفهوم و مضمون این آیه تا روز قیامت در خاندان رسالت جاری ست.

شیبانی روایت کرده است که امام باقر علیه السلام فرمودند: این آیه " و نرید ان نمن "مخصوص حضرت حجت عجل الله تعالی فرجه الشریفاست که در آخرالزمان ظاهر شده و کفار و ستمکاران را که مانند فرعون و هامان هستند هلاک و به قتل رسانیده و از بین می برند و مالک شرق و غرب جهان شده و پس از آنکه ظلم و جور عالم را پر کرده باشد عدالت مطلقه را اجرا می فرماید.( تفسیر جامع ج5 ص150-152، مؤلف سیّد ابراهیم بروجردی،انتشارات کتابخانه صدر)

 

 

 


آرشیو مطالب
Skip Navigation Links

دلنوشته ها
 این بخش در حال
به روزرسانی می باشد

تصاویر سایت
 این بخش در حال
به روزرسانی می باشد